آکادمی مهندسی مالی آذر



مبادلات الگوریتمی چیست؟
مبادلات الگوریتمی نوعی مبادله است که از کامپی.ترهای قدرتمند برای اجرای فرمول های پیچیده ریاضی برای مبادله استفاده می کند. الگوریتم مجموعه ای از دستورالعمل ها برای حل یک مشکل است. یک مثال از یک الگوریتم یک معادله جبری است که همراه با قواعد رسمی جبر است. با استفاده از این دو عنصر، یک کامپیوتر می تواند پاسخ هر معادله را به دست آورد.
مبادلات الگوریتمیک با استفاده از فرمول های بسیار پیچیده تر، همراه با مدل های ریاضی و نظارت بر انسانی، تصمیم گیری برای خرید و فروش اوراق بهادار مالی را در مبادله ممکن می کند. معامله گران الگوریتمی اغلب از تکنولوژی تجاری با فرکانس بالا استفاده می کنند که می تواند یک شرکت را قادر به ایجاد ده ها هزار مبادله در ثانیه کند. مبادلات الگوریتمی می تواند در موقعیت های مختلفی از جمله اجرای سفارش، آربیتراژ و استراتژی های مبادله ای روند استفاده شود.

 مبانی مبادلات الگوریتمی
  پس از آنکه سیستم های تجاری کامپیوتری در دهه 1970 در بازارهای مالی آمریکا معرفی شدند استفاده از الگوریتم ها در مبادلات افزایش یافت. در سال 1976 بورس اوراق بهادار نیویورک (DOT) را برای سفارشات مسیریابی از معامله گران به متخصصان مبادله مبادله معرفی کرد. در دهه های بعد، مبادلات توانایی های خود را برای پذیرش تجارت الکترونیک افزایش داد و تا سال 2010، بیش از 60 درصد از تمام معاملات توسط کامپیوتر اجرا شد.
 نویسنده به نام مایکل لوئیس مبادلات افراطی و الگوریتمی را با توجه به عموم به ارمغان آورد، در حالی که کتاب پرفروش فلش بویز را منتشر کرد که زندگی معامله گران و کارآفرینان وال استریت را که به ساختن شرکت هایی که برای تعریف ساختار تجارت الکترونیکی در آمریکا کتاب او معتقد است که این شرکت ها در مسابقه تسلیحاتی برای ساختن رایانه های سریع تر هستند، که می توانند با سرعت بیشتری با مبادلات ارتباط برقرار کنند، برای به دست آوردن مزایای رقبا با سرعت، با استفاده از انواع سفارشات که به نفع آنها به نفع سرمایه گذاران متوسط ​​بود، مشغول بودند.
  در سال های اخیر، مبادلات الگوریتم انجام آن به خودی خود گسترده شده است. به عنوان مثال، هزینه های مالی مانند Quantopian، الگوریتم های منبع جمعیت از برنامه نویسان آماتور که رقابت می کنند برای کسب سود بیشتر برای نوشتن کد سودمند تر، رقابت می کنند. این عمل با گسترش اینترنت با سرعت بالا و توسعه سریع رایانه ها در قیمت های نسبتا ارزان انجام شده است. بستر های نرم افزاری مانند Quantiacs به منظور خدمت به معامله گران روزی که مایلند دستان خود را در تجارت الگوریتمی مورد استفاده قرار دهند، رشد کرده اند.
 یکی دیگر از تکنولوژی های پیشرو در وال استریت، یادگیری ماشین است. تحولات جدید در هوش مصنوعی، برنامه نویسان کامپیوتر را قادر ساخته است تا برنامه هایی را توسعه دهند که می توانند خود را از طریق یک فرآیند تکراری به نام یادگیری عمیق بهبود دهند. معامله گران در حال توسعه الگوریتم هایی هستند که بر یادگیری عمیق متکی هستند تا سودآورتر شوند.
  
 گیرنده های کلیدی
 • تجارت الگوریتمیک استفاده از الگوریتم های فرایند و قواعد برای استخدام استراتژی برای انجام معاملات است.
• از اوایل دهه 1980 به شدت افزایش یافته است و توسط سرمایه گذاران نهادی و شرکت های تجاری بزرگ برای اهداف مختلف مورد استفاده قرار می گیرد.
• در حالی که مزایای آن مانند زمان اجرای سریع تر و کاهش هزینه ها، تجارت الگوریتمی می تواند گرایش های منفی بازار را نیز افزایش دهد و باعث سقوط سریع فلش و از دست رفتن سریع نقدینگی شود.
 
مزایا و معایب مبادلات الگوریتمی
 مبادلات الگوریتمی عمدتا توسط سرمایه گذاران نهادی و کارگزاری های بزرگ برای کاهش هزینه های مربوط به مبادلات استفاده می شود. بر طبق تحقیقات، مبادلات الگوریتمی به ویژه برای اندازه های سفارش بزرگ مفید است که ممکن است تا 10٪ از کل حجم معاملات را تشکیل دهد. به طور معمول، سازندگان بازار برای ایجاد نقدینگی از معاملات الگوریتمی استفاده می کنند.
تجارت الگوریتمی همچنین اجازه می دهد تا اجرای سریع تر و آسان تر از دستورات، و آن را برای مبادلات جذاب. به نوبه خود، این به این معنی است که معامله گران و سرمایه گذاران می توانند به سرعت سود خود را از تغییرات کوچک در قیمت کتاب درآورند. استراتژی معاملاتی Scalping معمولا الگوریتم های استفاده می کند، زیرا این امر شامل خرید و فروش سریع اوراق بهادار با افزایش قیمت های کوچک می باشد.
سرعت اجرای مبادله، مزیتی در شرایط عادی است و می تواند زمانی ایجاد شود که چندین دستور بدون مداخله بشر به طور همزمان اجرا شوند. سقوط فلش ​​در سال 2010 به مبادلات الگوریتمی متهم شده است.
 یکی دیگر از معایب معامله الگوریتمی این است که نقدینگی، که از طریق سفارشات خرید و فروش سریع ایجاد می شود، می تواند در یک لحظه ناپدید شود و تغییر را برای معامله گران برای از بین بردن تغییرات قیمت از بین ببرد. همچنین می تواند منجر به از دست رفتن نقدینگی شود. تحقیقات نشان داده است که مبادلاتت الگوریتمی عامل مهمی در ایجاد نقدینگی در بازارهای ارز پس از اینکه فرانک سوئیس در سال 2015 خود را از اروپا حذف کرد، آشکار کرد.


آزمون اصول مدیریت مالی 1 براساس مطالب و سرفصلهای ارایه شده در طول دوره خواهد بود که جهت حصول نتیجه بهتر و مطلوبتر بارم بندی آزمون به شرح زیر است؛

فصل 1: کلیات   2 نمره

فصل 2: تجزیه و تحلیل مالی .  4 نمره

فصل 3: پیش بینی و برنامه‌ریزی مالی و بودجه .  2/5 نمره

فصل 4: نقطه سر به سری و اهرم‌ها   2 نمره

فصل 5: ارزش زمانی پول (ریاضیات مالی)   2 نمره

فصل 6: بودجه بندی سرمایه‌ای (در شرایط اطمینان)  3/5 نمره

پروژه:  4 نمره

در صورت نیاز در بخش نظرات همین مطلب سوالات و نظرات خود را ذکر نمایید.

با آرزوی موفقیت 


جهت انجام پروژه درس سرمایه گذاری به موارد زیر توجه شود:

1) وضعیت مالی سهام شرکت از لحاظ بنیادی بررسی و تحلیل شود.

2) وضعیت سهام از لحاظ تکنیکال ارزیابی و تحلیل شود.

3) ارزش ذاتی سهام بررسی و محاسبه شود.

4) با استقاده از روشهای مختلفی ارزیابی قیمت سهام شرکت انجام شود.

5) وضعیت بازار سهام شرکت به طور کامل بررسی و تحلیل شود.


جهت انجام پروژه درس اصول مدیت مالی یک به موارد زیر توجه شود:

1) حداقل اطلاعات صورتهای مالی دو سال مالی کامل جهت انجام پروژه استفاده شود.

2) تحلیل افقی، عمودی و نسبتها انجام شود.

3) محاسبات به صورت خلاصه و در یک جدول ارائه شود.

4) اعداد محاسبه شده در جدول کلی به طور کامل تحلیل شود.

5) وضعیت شرکت از نظر مالی تشریح شود.


آلفای جنسن (شاخص عملکرد جنسن یا به اعتبار گذشته آلفا) به منظور تعیین بازده غیرعادی بالاتر از بازده مورد انتظار نظری یک ورقه بهادار یا پرتفولیویی از اوراق بهاداراستفاده می‌شود. اوراق بهادار می‌تواند هر دارایی مثل سهام، اوراق قرضه یا اوراق مشتقه باشد. بازده تئوریک توسط یک مدل بازار، اغلب مدل قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای(CAPM) ‌ پیش بینی می‌شود. مدل بازار از روش‌های آماری به منظور پیش‌بینی مناسب بازده تعدیل شده با ریسک یک دارایی استفاده می‌کند. برای نمونه CAPM از بتا به عنوان یک ضریب استفاده می‌کند.

آلفای جنسن اولین بار در سال ۱۹۶۸ توسط مایکل جنسن به عنوان معیاری برای ارزیابی مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک مورد استفاده قرار گرفت. در CAPM فرض بر این است که بازده، تعدیل شده با ریسک» می‌باشد؛ بدین معنی که ریسک مرتبط با آن دارایی را در نظر می‌گیرد. مفهمومی وجود دارد مبنی بر این که دارایی ریسکی‌تر باید بازده مورد انتظار بالاتری نسبت به دارایی کم ریسک‌تر داشته باشد. اگر بازده یک دارایی بالاتر از بازده تعدیل شده با ریسک آن دارایی باشد، گفته می‌شود آن دارایی آلفای مثبت» یا بازده غیرعادی» دارد. سرمایه گذاران دائماً در جستجوی سرمایه‌گذاری‌هایی با آلفای بالاتر هستند.


در چارچوب CAPM، ورودی‌های زیر برای محاسبه آلفا مورد نیاز است:

  • بازده تحقق یافته (پرتفلیو)
  • بازده بازار
  • نرخ بازده بدون ریسک و
  • بتای پرتفلیو

آلفای جنسن= بازده پرتفلیو – نرخ بازده بدون ریسک + بتای پرتفلیو * (نرخ بازده بازار- نرخ بازده بدون ریسک)

aj=Ri-[rf+BiM.(RM-Rf)]α J = R i − [ R f + β i M ( R M − R f ) ] {\displaystyle \alpha _{J}=R_{i}-[R_{f}+\beta _{iM}\cdot (R_{M}-R_{f})]}

راه دیگر درک تعریف می‌تواند از بازنویسی آن بدست آید زمانی که:

aj=(Ri-Rf)-[rf+BiM.(RM-Rf)]α J = R i − [ R f + β i M ( R M − R f ) ] {\displaystyle \alpha _{J}=R_{i}-[R_{f}+\beta _{iM}\cdot (R_{M}-R_{f})]}

اگر ما مازاد بازده صندوق از بازده بدون ریسک را به عنوانDR(Ri-Rf) Δ R ≡ ( R iR f ) {\displaystyle \Delta _{R}\equiv (R_{i}-R_{f})} وDM(RM-Rf)  Δ M ≡ ( R MR f ) {\displaystyle \Delta _{M}\equiv (R_{M}-R_{f})} معرفی کنیم سپس آلفای جنسن را می‌توان بصورت زیر بیان کرد:

aj=DR -BiMDM

 α J = Δ R − β i M Δ M {\displaystyle \alpha _{J}=\Delta _{R}-\beta _{iM}\Delta _{M}} استفاده کمی در زمینه مالی

آلفای جنسن آماره‌ای است که معمولاً در امورمالی تجربی به منظور ارزیابی بازده نهایی یک سهم در مواجهه با استراتژی معین مورد استفاده قرارمی گیرد. در تعمیم مفهوم بالا به محیط چند عاملی، آلفای جنسن یک اندازه‌گیری از بازده نهایی مرتبط با یک استراتژی اضافی است که باعامل‌های موجود توضیح داده نشده‌است. اگر ما بازده مازاد بازار را به عنوان تنها عامل در نظر بگیریم، آلفا رو از CAPM بدست می‌آوریم. اگر ما عامل‌های فاما-فرنچ رو اضافه کنیم آلفای ۳ عامل و بیشتر را بدست می‌آوریم. اگر آلفای جنسن معنی دار و مثبت باشد، پس استراتژی درنظرگرفته شده دارای سابقه‌ای است درتولید بازده‌های بالاتر از آنچه که براساس عوامل دیگر به تنهایی انتظار می‌رود. برای مثال، در مورد ۳ عامل، ما ممکن است حرکت عامل بازده‌ها را بر روی ۳ عامل بازده‌ها پس بگیریم به منظور اینکه یک صرف قابل توجهی در بالای اندازه، ارزش و بازده بازار پیدا کنیم.

منابع:

Jensen, M.C. , The Performance of Mutual Funds in the Period 1945-1964,” Journal of Finance 23, 1968, pp. 389-416

Jensen's Alpha in Quantitative Finance

Addendum, Jensen's Alpha in Quantitative Finance


 فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، واژه " instrument " را به‌عنوان ابزار مالی شناخته و آن را به‌عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف می کند.

  امروزه، انواع بسیار متنوعی از ابزارهای مالی در بازارهای پول و سرمایه دنیا در چهار قالب زیر مورد استفاده قرار می گیرند:

  1- ابزارهای سرمایه ای (مالکیتی)

  2- ابزارهای استقراضی (بدهی)

  3- ابزارهای مشتقه

 4- ابزارهای ترکیبی.

  همچنین، برای پوشش نیازهایی که به طور روزافزون پیچیده تر و متنوع تر می شوند، پیوسته ابزارهای مالی جدید به‌ویژه در قالب ابزارهای مشتقه و ترکیبی، خلق شده و مورد استفاده قرار می گیرند.

 

دارائی‌های مالی

 دارایی‌های مالی (در مقابل دارائی‌های حقیقی) به عنوان دارایی‌های نامشهود (سهم الشرکه‌ای از یک مجموعه دارائی‌های شرکت) طبقه بندی می‌شوند. مالکیت دارایی نامشهود با انتشار یکی از انواع دارایی‌های مالی در قالب ابزار سرمایه‌ای (مالکیتی) یا ابزار استقراضی (بدهی) تامین مالی می شود. افراد با دریافت انواع اوراق سهام یا انواع اوراق قرضه صاحب بخشی از سرمایه‌ی شرکت‌ها و عواید حاصل از فعالیت شرکت‌ها می شوند.

 

طبقه بندی دارایی ها

  گروه اول: بدهی‌ای که ادعای مقابل آن ثابت است. صاحب بدهی (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتی را مطالبه می کند که از این رو این ابزار را " ابزار با درآمد ثابت" می نامند.

  گروه دوم: صاحب سرمایه (دارنده سهام یا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه می‌کند. به عبارت دیگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهی، مبلغی بر مبنای عایدات به دارنده این دارایی می پردازد.

  گروه سوم: برخی از اوراق بهادار آمیزه‌ای از هر دو گروه را مطالبه می کنند و ابزار مالی در اختیار آنها دو زیستی یا دو رگه نامیده می شود ؛ " سهام ممتاز " و " اوراق قرضه قابل تبدیل " از این گروه هستند.

  علاوه بر این سه گروه ، دارائی‌های مالی دیگری نیز وجود دارند که مشتق شده ازسه گروه دارایی‌های مالی که ذکر شد، هستند. برای نمونه ، در برخی از قراردادها، طرف قرارداد یا ناچار است و یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. بهای این‌گونه قراردادها از بهای آن دارایی مالی، گرفته شده است؛ از این رو این قراردادها را " اوراق مشتقه " می‌نامند. این ابزارها امکان کنترل ریسک سقوط ارزش بازار دارایی‌های مالی (اوراق سهام و اوراق قرضه) یا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسیدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمایه گذار می دهد.


همچنین، اوراق مشتقه‌ای وجود دارند که مجموعه‌ای از قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله هستند؛ این اوراق عبارتند از: " قراردادهای معاوضه" ، " قراردادهای سقف " و " قراردادهای کف". بطور کلی، قراردادهای مشتقه، راهی کم هزینه برای مهارکردن برخی خطرهای عمده در اختیار ناشر اوراق و سرمایه گذار قرار می دهد.


مدل CAN SLIM برای انتخاب سهام توسط ویلیام جی.اونیل (مؤسس و رئیس نشریه Investor’s Business Daily) توسعه یافته است. این سیستم در حال حاضر در در چاپ چهارم کتاب پرفروش وی با نام چگونه از سهام پول بسازیم: یک سیستم برنده در زمان‌های خوب و بد» شرح داده شده است. هدف این راهبرد شناسایی شرکت‌هایی با اصول بنیادی قوی و خرید آنها در زمانی است که در دوره‌های ثبات قیمت بوده و پیش از آن است که افزایش قیمت عمده داشته باشند.

المان‌های CAN SLIM

هفت حرف به کار رفته در عبارت CAN SLIM بر اساس ویژگی‌هایی کلیدی است که اونیل متوجه شد سهام دقیقاً پیش از آنکه بزرگترین سود قیمتی خود را داشته باشند، از خود بروز می‌دهند. این ویژگی‌ها در ادامه می‌آیند:

C = Current Quarterly Earnings سود سه ماهه اخیر

رشد قابل توجه

سود هر سهم (EPS) می‌تواند توجه بازیکنان سازمانی بزرگی را به خود جلب کند و این چیزی است که خود می‌تواند سبب تغییرات بزرگ قیمتی باشد. بر اساس راهبرد CAN SLIM ، سرمایه‌گذاران باید به دنبال شرکت‌هایی با یک نرخ رشد EPS سه ماهه حداقل 25% در آخرین فصل باشند (هرچند که سود 50% تا 100% جذاب‌تر خواهد بود). اگر می‌خواهید آن سودها پایدار باشند، شرکت باید حداقل 20 % نرخ رشد سود در آخرین سه ماهه و حداقل بازده 17% در سهام داشته باشد.

A = Annual Earnings Growth رشد سودهای سالانه

مادامیکه سودهای سه ماهه مهم هستند، یک شرکت باید رشد سودهای سالانه خود را نیز علنی کند. این کار می‌تواند به تأیید اینکه شرکت هیچگونه مشکلات زیربنایی مانند کاهش تقاضا برای محصولات آن شرکت، حاشیه‌های سود رو به زوال یا روندهای منفی صنعت ندارد، کمک کند. سرمایه‌گذاران CAN SLIM به دنبال یک نرخ رشد EPS سالانه حداقل 25 تا 50% در هریک از 3 تا 5 سال گذشته هستند.

C + A = QUANTITATIVE تحلیل کمی

دو بخش اول سیستم CAN SLIM (درآمدهای سه ماهه و سالانه قوی) مراحل منطقی هستند که تحلیل کمّی را نشان می‌دهند. زیبایی این سیستم در این است که 5 معیار دیگر را برای انتخاب سهام بکار می‌برد.

N = New Product or Service محصول یا خدمات جدید

سومین ویژگی که سرمایه‌گذاران CAN SLIM به دنبال آن هستند، مقوله‌ای جدید در شرکت است، چه یک محصول، خدمات، مدیرعامل اجرایی جدید یا قیمت بالای سهام باشد، چه یک روند صنعتی مبتکرانه که از راهی برای شرکت سودآوری می‌کند. وال استریت همیشه در پی شکار بهترین‌های بعدی است، خواه یک شرکت کارآفرینی در حال مختل کردن یک صنعت باشد، خواه یک شرکت باسابقه باشد که با تغییر به سمت محصولات جدید، مجدداً در خود سرمایه‌گذاری می‌کند. در هر صورت چیز جدیدی وجود دارد که بتواند با سود برابری کند.

مک دونالد: یک مثال عالی برای اینکه چگونه جدید بودن منجر به موفقیت می‌شود را می‌توان در تاریخچه اولیه مک دونالد مشاهده کرد. مک دونالد با معرفی فرنچایزهای [حق امتیاز] فست فود جدید خود، در طی 4 سال (از سال 1967 تا 1971) توانست بیش از 1100% رشد کند. این فقط یکی از چندین نمونه شرکت‌هایی است که (از طریق انجام یا بدست آوردن چیزی جدید) به چیزهای بزرگی رسیدند و سهام‌دارانشان نیز پاداش خود را دریافت کردند.

 

S = Supply and Demand عرضه و تقاضا

قانون عرضه و تقاضا بر تمامی فعالیت‌های بازار حاکم است: تقاضای قوی برای عرضه محدود سهام قابل دسترس، سبب افزایش قیمت شده و عرضه بیش از حد سهام همراه با تقاضای ضعیف، سبب کاهش قیمت می‌شود. سرمایه‌گذاران CAN SLIM بر افزایش‌های شدید قیمت که بوسیله رشد حجم معاملات پشتیبانی شده‌اند، نظارت می‌کنند. این رخدادها نشان دهنده تقاضا (به خصوص از سمت مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و دیگر سرمایه‌گذاران سازمانی) است که می‌تواند حتی به تغییرات قیمتی بزرگتر منجر شود.

L = Leader or Laggard رهبر یا پیرو

در هر صنعتی، شرکت‌هایی هستند که برای سهام‌دارانشان سودهای بزرگی به ارمغان می‌آورند و نیز شرکت‌هایی وجود دارند که کند هستند و سود‌هایی بدست می‌آورند که در بهترین حالت، متوسط است. سرمایه‌گذاران CAN SLIM با توجه به ایده خرید رهبر و اجتناب از پیرو، به دنبال قدرت نسبی قیمت یک سهم هستند تا مابین این دو تفاوت قائل شوند. بازه قدرت نسبی قیمت یک سهم از 1 تا 99 است؛ برای مثال رتبه 75 به این معناست که شرکت از 75% سهام درون گروه بازاری خود در طول یک دوره زمانی خاص، عملکرد بهتری داشته است. سرمایه‌گذاران CAN SLIM به دنبال سهامی هستند که قدرت نسبی قیمت حداقل 70 داشته باشد. با این حال بطور کلی سهام در بازه 80 تا 90 احتمال بیشتری دارد که بزرگترین سود دهنده باشند.

I = Institutional Sponsorship حمایت نهادی

این ویژگی اشاره به این دارد که آیا سهام متعلق به بانک‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و دیگر سرمایه‌گذاران سازمانی است یا نه. چنین مالکیتی را می‌توان به عنوان تأیید مثبت از یک برنده بالقوه در نظر گرفت. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای گروهی از تحلیل‌گران را تحت اختیار دارند که هزاران سرمایه‌گذاری بالقوه را بررسی می‌کنند. هنگامیکه یکی از آنان اقدام به خرید سهمی کرد که شما در نظر گفته بودید، این کار می‌تواند تقاضا برای آن سهم را افزایش دهد و بطور بالقوه‌ای منجر به بالا رفتن قیمت آن سهم شود. سرمایه‌گذاران CAN SLIM باید روی سهامی تمرکز داشته باشند که حداقل 3 تا 10 مالک سازمانی داشته باشد.

M = Market Direction جهت بازار

آخرین ویژگی در مدل CAN SLIM جهت بازار است. به هنگام انتخاب سهام شناسایی این که در بازار گاوی هستید یا خرسی، همیشه اهمیت دارد. سرمایه‌گذاران CAN SLIM بر این عقیده هستند که شما باید طبق بازار سرمایه‌گذاری کنید نه در تضاد با آن. نظریه مبنا در این قسمت آن است که بر اساس CAN SLIM ، 3 سهم از هر 4 سهم هماهنگ با جهت بازار حرکت می‌کنند که این امر بوسیله شاخص‌های اصلی (مانند NASDAQ ، The S&P 500 و DJIA) اندازه‌گیری شده است. طبق این نظریه اگر به هنگام روند صعودی بازار سهمی را خریداری کنید، خزید شما 75% درست است، بالعکس آن اگر در زمان نزول بازار سهمی بخرید، 75% خرید شما اشتباه خواهد بود.

یک ویژگی به ویژگی دیگری هدایت می‌کند

مهم است که به خاطر داشته باشید که این 7 ویژگی با هم کار می‌کنند. به عنوان مثال زمانیکه رشد بزرگ سود و یک محصول یا خدمات جدید (ویژگی‌های C ، A و  N در مدل CAN SLIM) با یکدیگر اتفاق می‌افتد، می‌تواند توجه مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و دیگر سرمایه‌گذاران سازمانی را به خود جلب کند. این جلب توجه می‌تواند منجر به ویژگی S در سیستم CAN SLIM (عرضه و تقاضا) شود که قادر به بالا بردن قیمت سهام و … می‌باشد. سرمایه‌گذاران CAN SLIM نگاهی به تصویر کلی» داشته و درک می‌کنند که چگونه هر کدام از ویژگی‌ها به تنهایی بر ویژگی‌های دیگر تأثیر می‌گذارد (یا از آنها تأثیر می‌پذیرد).

نویسنده: جین فالگر


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها